این هم جالبه نورث فیس در چند سال گذشته صدها و صدها درصد رشد کرده است و آنها ممکن است خطر نابودی کل را داشته باشند. اما مردم هنوز کاپشن چرم خزدار مردانه فوق العاده پایین خود را می پوشند، بنابراین آنها هنوز در آنجا آویزان هستند. اما آنها به نوعی در آن لبه نزدیک هستند.
در برخی موارد، بسیاری از این مارکها فقط در جوامع کوچک یافت میشدند، مانند L.L. Bean که قبلاً برای ماهیگیران و کوهنوردان بود، اما بعد گسترش یافتند. من فکر می کنم این مرحله یک است. شما شروع به تغییر قاب دسته ای می کنید که به آن فکر می کنید. این لباس اکسپدیشن سخت نیست، بلکه مربوط به مد بیرونی است. لباس بیرونی هنوز هم لباس بیرونی است، اما دیگر لازم نیست به سفرهای قطبی بروید.
اولین قدم انتقال برند به مد است. سواچ را به خاطر دارید؟ نوآوری در سواچ این بود که ساعتها قبلاً در مورد زمانسنجی بودند و سپس آن را در مورد مد ساختند. آنها به مشتریان گفتند که اگر یک ساعت سواچ بخرند، در واقع به دلیل بندهای قابل تعویض، 10 ساعت دارند. عینک هم همینطور قبلاً یک جفت داشتید و اکنون مردم اغلب چندین جفت با طرح های مختلف دارند.
سپس بخشی از روندی است که مردم مایلند برای آن هزینه بیشتری بپردازند. مردم به طور کلی برای چیزهای با کیفیت خوب هزینه بیشتری می پردازند. به آیفون به عنوان یک مثال عالی نگاه کنید. چه کسی در ذهن خود می خواهد 800 دلار برای یک تلفن خرج کند؟ اما ما به عنوان یک اقتصاد به اندازه کافی خوب کار می کنیم و برای بسیاری از مردم کمی آسان تر شده است.
در مورد پیشینه شرکت هایی مانند Canada Goose چطور؟ آیا ساختن روایتی پیرامون یک برند برای موفقیت مهم است؟
در این روایت ها احساس می کنید که با بنیانگذار به عنوان یک شخص آشنا می شوید. آنها جویندگان ماجراجویی هستند. این موضوع در مورد پاتاگونیا و L.L. Bean یکسان است.
من فکر می کنم این یک عامل بزرگ است. شاید بیشتر در مصرف معاصر، حتی بیشتر از آن در 10 یا 20 سال گذشته، این ایده از یک روایت انتقادی است. برندهای زیادی وجود دارد که اگر داستان و شخصیتی در داستان خود نداشته باشید، عقب هستید. مانند کلاس های زبان انگلیسی خود، برای ساختن یک داستان خوب به یک شخصیت و طرح داستان نیاز دارید.
دیدگاه شما با موفقیت ثبت شد.